• تاریخ انتشار : 1400/10/23 - 12:25
  • بازدید : 164
  • تعداد بازدید : 164
  • زمان مطالعه : 17 دقیقه
کرونا آمار اهدای عضو را نصف کرد!

انکار مرگ مهمترین عامل بازدارنده در اهدای عضو

خانواده اهدای عضو در ایران 9هزار و 300 نفر عضو دارد. مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایران به تازگی عنوان کرد ۲۵هزار بیمار در کشور چشم‌انتظار پیوند عضو هستند و در هر شبانه‌روز ۷ تا ۱۰نفر از هموطنان ما به علت تامین نشدن عضو پیوندی، جان خود را از دست می‌دهند.

خانواده اهدای عضو در ایران 9هزار و  300 نفر عضو دارد. مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایران به تازگی عنوان کرد ۲۵هزار بیمار در کشور چشم‌انتظار پیوند عضو هستند و در هر شبانه‌روز ۷ تا ۱۰نفر از هموطنان ما به علت تامین نشدن عضو پیوندی، جان خود را از دست می‌دهند.
به گزارش روابط عمومی، بیست‌وپنج‌هزار بیمار در کشور چشم انتظار پیوند عضو هستند. این در حالی است که تنها 25-27درصد از مرگ‌های مغزی در کشور ما به اهدای عضو ختم می‌شود. مهم‌ترین عامل بازدارنده در آمار پایین اهدای عضو در اکثر جوامع، نبود آگاهی از مفهوم درست مرگ‌مغزی است. عموم جامعه تصور می‌کنند در شرایط بروز مرگ‌مغزی، ممکن است امیدی به بازگشت به زندگی وجود داشته باشد، این در حالی است که مرگ‌مغزی، برگشت‌ناپذیر است.
برای متوفی مرگ‌مغزی‌شده فرصت محدودی وجود دارد تا با اهدای اعضای بدنی که با دستگاه کار می‌کند، به یک انسان دیگر زندگی هدیه کند. هر لحظه از این زمان بگذرد، کیفیت اعضای قابل اهدا کم می‌شود و فرصت طلایی از دست می‌رود. مدیر فرهنگی واحد فراهم‌آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان دکتر مسیح دانشوری معتقد است اگر جامعه ما دانش و آگاهی کافی از مرگ‌مغزی و اهدای عضو داشته باشد و تفاوت بسیار زیاد این حالت با حالت‌های مشابه مثل کما، سکته‌مغزی، زندگی نباتی و انسان قفل‌شده را بشناسد، قطعا در پذیرش مرگ‌مغزی و اهدای عضو سریع‌تر و بهتر به نتیجه می‌رسیم.
خانواده اهدای عضو در ایران 9هزار و  300 نفر عضو دارد. مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایران به تازگی عنوان کرد ۲۵هزار بیمار در کشور چشم‌انتظار پیوند عضو هستند و در هر شبانه‌روز ۷ تا ۱۰نفر از هموطنان ما به علت تامین نشدن عضو پیوندی، جان خود را از دست می‌دهند.
با افزایش 30درصدی اهدای عضو، همه منتظران پیوند زنده می‌مانند
درک مرگ‌مغزی از الزامات رضایت خانواده‌ها به پیوند اعضای عزیزان آنهاست که اگر به این آگاهی و درک درست در جامعه برسیم، در آن لحظه‌های پر از غم همچنان بهترین تصمیم گرفته می‌شود. مدیرعامل انجمن اهدای عضو معتقد است با افزایش ۳۰درصدی اهدای عضو افراد مرگ‌مغزی، می‌توان همه بیماران چشم‌انتظار پیوند کشور را از مرگ و معلولیت نجات داد.
 
اهدای عضو مقوله‌ای چند فاکتوری است که باید در شرایط بسیار سخت و غم‌بار، خانواده‌های متوفی به این تصمیم بزرگ و خداپسندانه برسند. اینکه چه کسی کاندیدای دریافت عضو پیوندی می‌شود و پروسه رضایت و هماهنگی و انتقال عضو چه شرایطی باید داشته باشد را در گفت‌وگو با دکتر احسان علی‌بیگی، مدیر فرهنگی واحد فراهم‌آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان دکتر مسیح دانشوری مطرح کردیم. او در توضیح اینکه اصولا چه کسانی در لیست انتظار دریافت عضو قرار می‌گیرند، توضیح می‌دهد: «بیماری که دچار نارسایی ارگان حیاتی شده و درمان‌های معمول پاسخگوی نیاز بیمار نیست، در صورت مناسب‌بودن وضعیت بالینی برای دریافت عضو، کاندیدا می‌شود و به‌طورقطع باید عضو پیوندی دریافت کند، بنابراین بیمار در لیست انتظار پیوند قرار می‌گیرد.»
درک مرگ‌مغزی از الزامات رضایت خانواده‌ها به پیوند اعضای عزیزان آنهاست که اگر به این آگاهی و درک درست در جامعه برسیم، در آن لحظه‌های پر از غم همچنان بهترین تصمیم گرفته می‌شود. مدیرعامل انجمن اهدای عضو معتقد است با افزایش ۳۰درصدی اهدای عضو افراد مرگ‌مغزی، می‌توان همه بیماران چشم‌انتظار پیوند کشور را از مرگ و معلولیت نجات داد.
مدیر فرهنگی واحد فراهم‌آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان دکتر مسیح دانشوری با این مقدمه به «شهروند» می‌گوید: «لیست انتظار یعنی ضرورت برای دریافت عضو پیوندی؛ به بیان دیگر همه کسانی که در این لیست قرار می‌گیرند، شرایط حاد دارند و مسأله دریافت عضو برایشان حیاتی است. گاهی بیمار نیازمند پیوند، در لیست اضطرار قرار می‌گیرد. کسانی که در لیست اضطرار قرار می‌گیرند، شرایط به مراتب وخیم‌تری داشته و موقعیت آنها بر اساس شرایط لحظه‌ای گزارش می‌شود. برای مثال بیماری که نیاز به پیوند کبد دارد، ممکن است شرایطش وخیم‌تر شود و آزمایش‌ها نشان بدهد او باید در حالت اضطرار دریافت عضو قرار بگیرد. در این صورت بلافاصله اعلام اورژانس کشوری شده تا عضو پیوندی متناسب با شرایط او در سریع‌ترین زمان ممکن پیدا شود.»
توسعه زیرساخت‌های پیوند اعضا به اندازه فرهنگ‌سازی مهم است
دکتر احسان علی بیگی توضیح می‌دهد: «همه 25هزار نفری که در لیست انتظار هستند نیازمند عضو پیوندی هستند.»
برای توسعه اهدای عضو، هم مباحث فرهنگی خیلی مهم هستند و هم گسترش زیرساخت‌ها برای پروسه پیوند. اینکه ما در مراکز استان‌ها امکانات عمل جراحی پیوند عضو را داشته باشیم و هماهنگی‌های خوبی برای رسیدن عضو پیوندی در کمترین زمان صورت بگیرد، بسیار حائز اهمیت است. دکتر علی بیگی در توضیح اهمیت توسعه زیرساخت‌های این فرآیند می‌گوید: «قطعا توسعه زیرساخت‌ها یکی از پارامترهای موثر در گسترش اهدای‌ عضو است. در ایران چندین مرکز اهدای عضو فعال هستند که می‌توان به واحد فراهم‌آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان دکتر مسیح دانشوری زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشگاه علوم پزشکی تهران، مشهد، تبریز، اصفهان، ارومیه، اردبیل و گیلان اشاره کرد. به‌علاوه در دانشگاه‌های علوم پزشکی اراک، همدان و کرمان هم این امکانات در حال حاضر فراهم است.
 
نمی‌شود به طور کلی گفت که توسعه زیرساخت‌ها چقدر می‌تواند به روند اهدای عضو کمک کند، اما همان‌طور که علی بیگی تصریح می‌کند قطعا بر کیفیت کار اثرگذار خواهد بود. «وقتی می‌گوییم به زیرساخت‌ها باید توجه داشته باشیم، فاکتورهایی مدنظر است که  از شناسایی موارد مرگ‌مغزی شروع می‌شود تا ادامه فرآیند پیوند اعضا.
زمان یکی از اصلی‌ترین فاکتورها برای اهدای عضو فرد مرگ‌مغزی شده است
یکی از مهم‌ترین موضوعات در فرآیند اهدای عضو، ارتقای فرهنگ اهدای‌ عضو است که کشور ما در این موضوع بسیار پیشرفت کرده و به نوعی فرهنگ اهدای عضو در میان جامعه شناخته شده است. با این حال هنوز هم در کل ایران 25 تا 27درصد مرگ‌های مغزی به اهدای عضو ختم می‌شود و در هر شبانه‌روز ۷ تا ۱۰ نفر از هموطنان به علت تامین‌نشدن عضو پیوندی، جان خود را از دست می‌دهند. مهم‌ترین دلایل این آمار پایین چیست؟ مدیر فرهنگی واحد فراهم‌آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان مسیح دانشوری تاکید می‌کند: «یکی از مهم‌ترین دلایل این کم بودن آمار اهدای عضو در ایران به عدم‌آگاهی جامعه نسبت به مفهوم مرگ‌مغزی برمی‌گردد. جامعه باید به مقوله مرگ‌مغزی آگاهی کامل داشته باشد. زمانی که مرگ‌مغزی اتفاق می‌افتد، رفتارها بسیار مهم است، چراکه زمان یکی از اصلی‌ترین موضوعات برای اهدای عضو فرد مرگ‌مغزی شده است. در واقع یک خبر بد در کمترین زمان ممکن باید به خانواده او داده شود و خانواده باید به این آگاهی ذهنی درباره مقوله مرگ‌مغزی برسد و بتواند با این پروسه کنار بیاید و تصمیم بگیرد.
در زمان بروز مرگ‌مغزی کنترلی بر اعضا وجود ندارد
اینکه خانواده متوفی آمادگی این موضوع را داشته باشد که با شناخت مرگ‌مغزی، ارتباط مناسبی با تیم پزشکی تایید مرگ‌مغزی برقرار و اعلام رضایت کند، قطعا تاثیر بسزایی در برداشت تعداد عضوهای بیشتر و باکیفیت بهتر خواهد داشت. در واقع در زمان بروز مرگ‌مغزی کنترلی بر اعضا وجود ندارد و اعضا به سرعت عملکرد خود را از دست می‌دهند و نمی‌توان بازه زمانی دقیقی برای نگهداری اعضا اعلام کرد. به همین دلیل هرچقدر سریع‌تر پروسه اعلام رضایت خانواده و تایید تیم پزشکی و … برای انجام پیوند اعضا پیش برود، تعداد اعضای بیشتر و باکیفیت بهتری برداشت می‌شود.
 
در بحث رسانه و فرهنگ‌سازی اهدای عضو وظیفه سنگینی بر دوش خبرنگاران و روزنامه‌نگاران قرار دارد تا این آگاهی را به جامعه بدهند. مدیر فرهنگی واحد فراهم‌آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان مسیح دانشوری می‌گوید: «همه ما می‌توانیم در معرفی درست عبارت «مرگ‌مغزی» تاثیرگذار باشیم. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های فعالان این حوزه این است که یک معادل مناسب برای مرگ‌مغزی در فرهنگ زبان فارسی نداریم.»
اصطلاح بیمار مرگ‌مغزی غلط است
برای مثال وقتی گفته می‌شود فرد فوت‌شده و مرده است، اطرافیان از بازگشت او به زندگی قطع امید می‌کنند. درحالی‌که وقتی به خانواده اطلاع داده می‌شود که فرد مرگ‌مغزی شده، به دلیل اینکه کلمه مناسبی برایش وجود ندارد تا خانواده بداند مرگ‌مغزی هم همان مرگ است، تصور می‌شود امیدی به بازگشت وجود دارد. به گفته دکتر علی‌ بیگی حتی قید کردن کلماتی پشت‌بند مرگ‌مغزی مثل «بیمار مرگ‌مغزی» اشتباه است. زیرا وقتی گفته می‌شود «بیمار مرگ‌مغزی» خانواده انتظار دارند عزیزشان با استفاده از سرم و قرص و دارو و متدهای درمانی به زندگی برگردد، درحالی‌که در مرگ‌مغزی دیگر هیچ امیدی به بازگشت وجود ندارد. حیات نباتی و انسان قفل‌شده و کما هیچ‌کدام با مرگ‌مغزی هم‌خانواده نبوده و در آنها درجاتی از درک و شعور و علایم حیاتی در انسان وجود دارد. اما در مرگ‌مغزی فرد عملا فوت شده و مرده حساب می‌آید. در واقع اعضای بدن فرد فقط و فقط با دستگاه قابل نگهداری است و قرار نیست او به زندگی برگردد. به همین علت درک تفاوت بین این مفاهیم و انتشار اخبار درست  در این مقوله بسیار اهمیت دارد.
آسیب مغزی با تخریب مغز تفاوت دارد
علی بیگی در توضیح عبارت‌های متفاوت که  از منابع خارجی ترجمه می‌شود و ممکن است مفهوم درست و کامل را نرساند، می‌گوید: «ما کلمه‌هایی داریم تحت عنوان آسیب، تخریب، نابودی و کاهش سطح هوشیاری؛ در آسیب مشخص است که بافت سلولی مغز دچار نقصان شده، ولی در تخریب، مغز نابودشده و از بین رفته است. سلول‌های مغزی ما یک‌بار متولد می‌شوند و یک‌بار می‌میرند. اگر کل سلول‌های مغزی در قشر مغز و در ساقه مغزی تخریب شوند، این تخریب برگشت‌ناپذیر است و به این حالت  Brain Death  یا مرگ‌مغزی گفته می‌شود.»
در بحث رسانه و فرهنگ‌سازی اهدای عضو وظیفه سنگینی بر دوش خبرنگاران و روزنامه‌نگاران قرار دارد تا این آگاهی را به جامعه بدهند. مدیر فرهنگی واحد فراهم‌آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان مسیح دانشوری می‌گوید: «همه ما می‌توانیم در معرفی درست عبارت «مرگ‌مغزی» تاثیرگذار باشیم. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های فعالان این حوزه این است که یک معادل مناسب برای مرگ‌مغزی در فرهنگ زبان فارسی نداریم.»
مرگ‌مغزی یک‌درصد از مرگ‌ومیرهای کل دنیا را به خود اختصاص می‌دهد، ولی در نیم‌درصد از مرگ‌های مغزی کل دنیا، این قابلیت وجود دارد که شناسایی و به پروسه اهدا ختم شود. بااین‌همه اینکه چند مورد از این نیم‌درصد به اهدای عضو برسد، مقوله دیگری است که به شرایط حاکم بر کشورهای دیگر و رضایت خانواده‌ها و … بستگی دارد.
ایران در میان 35 کشور برتر در اهدای عضو
ایران در جامعه بین‌الملل چه جایگاهی در زمینه اهدای عضو دارد؟ آخرین آمار بر اساس گزارش WORLDWIDE ACTUAL DECEASED ORGAN DONORS  که به سال 2020 برمی‌گردد، نشان می‌دهد ایران در میان 35 کشور اول در زمینه اهدای عضو قرار دارد. آمریکا اول است و اسپانیا در جایگاه دوم جهان قرار دارد. استونی و پرتغال به ترتیب سوم و چهارم هستند که به گفته علی بیگی این آمار بر اساس PMP (میزان اهدا به‌ازای یک میلیون نفر) گزارش می‌شود. «این را هم باید در نظر بگیریم که PMP  بر اساس جمعیت تحت پوشش هر کشور محاسبه می‌شود. البته همه‌گیری کرونا در دو سال گذشته در کاهش میزان اهدای عضو در ایران به شدت تاثیرگذار بوده است، به طوری که تا یک سال قبل از کرونا، یعنی سال 2019، PMP ایران تقریبا 14.34 بود که در دوران کرونا یعنی سال 2020 به 7.8 رسید که خوشبختانه در سال 2021 مجددا PMP ایران به 10.7 رسید.
 
 
رضایت اولیای‌دم، شرط نهایی برای برداشت عضو است
کارت اهدای عضو، مجوزی است که نشان می‌دهد متوفی مرگ‌مغزی شده، در زمان حیاتش به اهدای عضو فکر می‌کرده و علاقه‌مند بوده اگر بعد از مرگ اعضای بدنش قابل استفاده برای دیگری است، برای پروسه اهدای عضو اقدام شود.
انکار مرگ در موضوع مرگ‌مغزی یعنی طولانی‌ترشدن پروسه، شناسایی، رضایت، انتقال و … علی بیگی می‌گوید: «انکار مرگ جزو پارامترهایی است که در کشور ما تاثیر بسزایی در کاهش یا به نحوی کم‌شدن آمار اهدا دارد. درحالی‌که ما مردمی نوعدوست داریم که علاقه زیادی به کمک به همنوع دارند و این را بارها در بحبوحه‌های زلزله و حوادث مختلف نشان داده‌اند. همبستگی مردم در بحران‌ها بسیار زیاد است و به همین دلیل هم انتظار داریم در موضوع مرگ‌مغزی هم این اتفاق بیفتد.
اما آیا صرفا داشتن کارت اهدای عضو، برای اقدام به این کار کافی است؟ علی بیگی توضیح می‌دهد: «کارت اهدای عضو در اغلب کشورها، به‌ویژه کشور خودمان جنبه رضایت قلبی خود شخص در زمان حیات را دارد؛ ولی اگر فردی دچار مرگ‌مغزی شود، چه کارت اهدا داشته باشد و چه نداشته باشد، درهرصورت رضایت کتبی اولیای‌دم شرط اصلی و نهایی برای تایید برداشت عضو است.»
 
به‌ بیان‌ دیگر پروسه اهدای عضو با رضایت کتبی اولیای‌دم و در حضور نماینده قوه قضائیه و نماینده پزشکی‌قانونی و نماینده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تکمیل می‌شود.
کارت اهدا، یعنی رضایت قلبی فرد مرگ‌مغزی شده
اما داشتن کارت اهدای عضو چرا می‌تواند مهم باشد؟ «داشتن کارت اهدای عضو برای پیش بردن کار در مدت محدودی که داریم، بسیار کمک‌کننده است. لحظه‌ای که خانواده باید نسبت به این شرایط تصمیم بگیرد، از اینکه عزیزشان که حالا مرگ‌مغزی شده، درباره اهدای عضو رضایت داشته یا نه؛ مردد است. وقتی خانواده از رضایت فرد خبر نداشته باشد، بازه رضایت طولانی‌تر می‌شود و در نتیجه کمیت و کیفیت اعضا کاهش می‌یابد. ولی وقتی خانواده نسبت به رضایت قلبی عزیزشان  به‌واسطه داشتن کارت اهدا آگاه است، نوعی وصیت تلقی می‌شود به اولیای‌دم که بدانند اگر اتفاقی برایش افتاد و دچار مرگ‌مغزی شد، نسبت به این پروسه رضایت داشته است.»
 
علی بیگی توضیح می‌دهد: «از جنبه نگاه دینی و مذهبی هم اگر به پروسه اهدای عضو نگاه کنیم، ما رضایت لسانی (بیان کردن به‌صورت شفاهی) را داریم که به نحوی دین به گردن خانواده است. شاید جوی در کشور وجود داشته باشد که برخی از عزیزان بگویند داشتن کارت اهدا وجاهت قانونی ندارد، پس تاثیرگذار هم نیست، ولی باید به این نکته توجه کرد رضایت اولیای‌دم به‌واسطه آگاهی از نیت فرد متوفی بسیار تاثیرگذار است. در آخرین نمونه‌های اخیر، چهار روز پیش ما دو مورد اهدای عضو داشتیم که یک پسر 17 ساله دچار مرگ‌مغزی شده بود. این پسر جوان در 12 سالگی با اطلاع خانواده کارت اهدای عضو گرفته بود. خانواده این متوفی با این پروسه آشنا و آگاه بودند و مقاومت آنچنانی نسبت به مقوله اهدای عضو نداشتند و مهم‌تر اینکه «انکار مرگ» نمی‌کردند و با علم بر اینکه پسرشان کارت اهدای عضو گرفته، رضایت دادند و چهار عضو این جوان 17 ساله اهدا شد تا چهار نفر به زندگی دوباره سلام کنند.»
همه‌ مردم عزیز کشورمان می‌توانند برای ثبت‌نام و دریافت کارت اهدای عضو به سامانه اهدا به نشانی  www.ehda.ir  مراجعه کرده و در قسمت ثبت‌نام پس از تکمیل فرم، کارت اهدای عضو را دریافت کنند. صدور این کارت به منزله قطعی‌شدن ثبت‌نام و اعلام رضایت قلبی شخص در زمان حیات است.
انکار مرگ، یکی از مهم‌ترین عوامل بازدارنده اهدای عضو
انکار مرگ در موضوع مرگ‌مغزی یعنی طولانی‌ترشدن پروسه، شناسایی، رضایت، انتقال و … علی بیگی می‌گوید: «انکار مرگ جزو پارامترهایی است که در کشور ما تاثیر بسزایی در کاهش یا به نحوی کم‌شدن آمار اهدا دارد. درحالی‌که ما مردمی نوعدوست داریم که علاقه زیادی به کمک به همنوع دارند و این را بارها در بحبوحه‌های زلزله و حوادث مختلف نشان داده‌اند. همبستگی مردم در بحران‌ها بسیار زیاد است و به همین دلیل هم انتظار داریم در موضوع مرگ‌مغزی هم این اتفاق بیفتد.»
به‌علاوه به توضیح مدیر فرهنگی واحد فراهم‌آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان مسیح دانشوری در کشور ما عوامل بازدارنده دیگری در مقوله اهدای عضو وجود دارد که یکی از آنها وجود سخت‌ترین سیستم شناسایی تایید و رضایت است: «در سایر کشورها صرفا تایید یک متخصص نورولوژی نسبت به مرگ‌مغزی کافی است. ولی در ایران زمانی که در بیمارستان مبدا، شناسایی اتفاق می‌افتد، مشاوری که نسبت به این موضوع آموزش‌دیده بر بالین متوفی مرگ‌مغزی‌شده حاضر شده و معاینات بالینی انجام می‌شود که گزارشی از شرایط شخص است. نوار مغزی در بیمارستان مبدا گرفته می‌شود و اگر شرایط شخص مشابه طیف مرگ‌مغزی باشد، با رضایت خانواده همراه با تجهیزات آمبولانس و یک متخصص بی‌هوشی به واحد فراهم‌آوری منتقل می‌شود. چهار پزشک متخصص جراح داخلی، مغز و اعصاب و متخصص بیهوشی و متخصص داخلی از وزارتخانه می‌آیند و جداگانه فرد را معاینه می‌کنند و دوباره نوار مغزی گرفته می‌شود. پزشکی‌قانونی هم بر کل روند کار نظارت دارد. اگر جمع‌بندی این تیم به مرگ‌مغزی دلالت داشته باشد، تازه مرگ‌مغزی اعلام می‌شود و وارد پروسه رضایت در حضور نماینده قوه قضائیه می‌شویم. به‌بیان‌دیگر این پروسه سخت‌گیرانه فقط در کشور ما اتفاق می‌افتد که اگر مردم از آن آگاهی داشته باشند، به لحاظ پزشکی به‌راحتی می‌توانند به آن اعتماد کنند.»
به لحاظ فتوای شرعی امام خمینی(ره) در 31 اردیبهشت‌ماه سال 68 انجام اهدای عضو در صورت وقوع مرگ‌مغزی را تایید کردند و به همین علت روز ۳۱ اردیبهشت مصادف با سالروز فتوای تاریخی امام بر جایزبودن اهدای عضو با تلاش مسئولان واحد فراهم‌آوری اعضا و نسوج پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، بیمارستان دکتر مسیح دانشوری و با تایید و تصویب شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در تقویم ملی کشور به‌عنوان روز ملی اهدای عضو، اهدای زندگی به ثبت رسیده است و به گفته علی بیگی در حال حاضر به هر صورت بزرگ‌ترین مشکل ما در پروسه اهدای عضو آگاهی نداشتن جامعه نسبت به  مقوله مرگ‌مغزی و انکار مرگ است.
 
 
  • گروه خبری : اخبار مرکز,اخبار روابط عمومی
  • کد خبر : 112571
کلید واژه
×

اطلاعات "Enter"فشار دادن

تنظیمات قالب