مرکز آموزشی،پژوهشی و درمانی دکتر مسیح دانشوری

روابط عمومي مركز پزشكي مسيح دانشوري به بهانه برگزاري يازدهمين سالگردبزرگداشت پيوند اعضاء و جشن نفس گفتگويي با آقاي دكتر"اميد قبادي"ترتيب داده است كه ميتوانيد مشروح آنرا در ذيل مطالعه نماييد:
جشن نفس امسال؛13شهريور ماه در برج ميلاد تهران

در مورد جشن نفس بايدبگويم كه اين جشن از سال 1383 شروع شده است كه برگزاري آن معمولا در ايام ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و روز مادر انجام مي شد كه امسال به دليل برخي ازمشكلات در هفته كرامت و روز تعاون برگزار مي گردد.

زمان برگزاري جشن امسال 13شهريور است و تخمين ميزنيم حدود 10هزار نفر شركت كننده داشته باشيم و محل برگزاري نيز سايت ورزشي برج ميلاد تهران است.علت آنكه آمار تقريبي شركت كنندگان زياد  است  اين است كه ما حدود25هزار اهدا كننده در كشور داريم و حدود 37 هزارگيرنده كه متاسفانه اطلاعات كامل از نشاني گيرندگان فقط در مورد 8هزار نفر موجود است كه براي تمام اين افراد كارت دعوت ارسال شده است و همچنان با آنها در تماس هستيم.

با عنايت به اين كه خانم دكتر "نجفي زاده "به تازگي رياست اداره پيوند وزارت بهداشت را به عهده گرفته اند و رويكرد مسئوليتي و رسالت ايشان در قبال كل بيماران پيوندي است(يعني در سطح كل كشور)لذا متولي اصلي برگزاري جشن نفس اداره كل پيوندوزارت بهداشت است كه اين مهم را با همكاري دانشگاه علوم پزشكي شهيدبهشتي و بيمارستان دكتر مسيح دانشوري انجام مي دهد و در واقع سه ضلع مديريت اجرايي جشن اين سه هستند  كه البته با  حمايت هاي ويژه جناب آقاي دكتر ولايتي رئيس مركزپزشكي دكتر مسيح دانشوري اين كار بزرگ انجام مي پذيرد.

يك نكته ديگر اين كه هر سال جشن نفس در طي 2 شب برگزار مي شد اما امسال يك شب است و همچنين همايش داخلي نفس همزمان با خود جشن نفس ديده شده و اين فرق عمده جشن امسال است چرا كه هر سال مسئولين بعد از ظهر روز اول جشن گرد هم جمع مي شدند اما امسال با اين كار ارتباط بين مسئولين و مردم زيادترشده تا در جشن يكديگررا ملاقات كنند.

ارائه آماري از روند رو به رشد اهداي عضو

رضايت به اهداي عضو خانواده ها درسال  1384 ده درصدبود كه بررسي هاي زيادي انجام شدكه چرا با وجود كادر پزشكي قوي و همچنين سخاوتمندي و نوع دوستي مردم ايران اين آمار اين قدر پايين است؟

در بررسي هاي انجام شده به اين نتيجه رسيديم كه در جامعه بايد فرهنگ سازي شود و در نتيجه در سال 86 اولين معاونت فرهنگي اهداي عضو در منطقه خاور ميانه در بيمارستان مسيح دانشوري وابسته به دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي دايرشد.

دراين مدت 70 طرح فرهنگي نوشته شد كه 50 تاي آنها اجرا شد مثل :

-صدور كارت اهداي عضوكه نا به حال قريب يك ميليون و سيصد هزار كارت صادر شده است.

-راه اندازي سايت اهداء كه اولين سايت معتبر اهداء عضو در خاور ميانه است.

-طرح سفيران زندگي

 

ارائه آماري از ميزان رضايت گيري از خانواده ها

واحد فراهم آوري اعضاي پيوندي مركز پزشكي مسيح دانشوري در سال 2013مقام اول رضايت گيري از خانواده هاي اهداء كننده را در جهان به خود اختصاص داد با3/96درصد و مقام سوم تعداد اهداي عضو در جهان در نتيجه تعداد اهداء كننده عضو در اين مركز در يك ماه برابري مي كند با واحد فراهم آوري"بارسلونا"كه يكي از بزرگترين واحدهاي فراهم آوري عضو "ديتا"محسوب مي گردد و در يك سال 30 مورد اهداي عضو دارند و در مركز مسيح دانشوري در يك ماه 30 مورد.

مسئوليتهاي محوله به مسئول امور فرهنگي واحد پيوند

در حال حاضر و در سطح دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و همچنين در مركز مسيح دانشوري به عنوان قائم مقام سركار خانم دكتر نجفي زاده انجام وظيفه مي كنم و در وزارت بهداشت بازرسي اداره پيوند وبيماريهاي خاص و مسئوليت پروژه ارتقاي واحدهاي فراهم آوري و پيوند مدل ايراني را به عهده دارم.

در خصوص نقش امور فرهنگي بايد گفت كه اطلاع رساني و فرهنگ سازي باعث افزايش اهداكنندگان عضو است.دراين رابطه دو كار انجام شد؛از سال 86(2007م)ابتدا فرهنگ سازي را تقويت كرديم كه به 62درصد رسيد (تا سال2009م)از 2009 فاز بعدي شروع شد براي رفع مشكل رضايت گرفتن از خانواده ها كه در اين راه تلاش كرديم اين كار اصولي و علمي باشد .براي اين كار دوره هاي رضايتمندي و رضايت گيري را در خارج از كشور فرا گرفتيم و سپس با فرهنگ و اعتقادات ديني خود منطبق كرديم و دستاورد حاصل از آن را به عنوان "مدل ايراني"رضايت گيري نامگذاري كرديم.در حال حاضر اين مدل با عنوان"Persian possible donor detection project (PPDDP)"در دنيا مطرح شده است و اين باعث شد آمار رضايت گيري به 3/96درصد برسد .در حال حاضر سه سال است كه بين 90 تا 100درصد آمار رضايت گيري داريم.

توضيحاتي در خصوص كادر تيم هاي پيوند و تلاش براي كاهش حوادث رانندگي و حوادث حين كار

پزشكان متخصص پيوند اعضاء و پرسنلي كه كار علمي انجام مي دهند از سال 1384 تغييري در آنها صورت نگرفته است براي مثال "دكتر ماندگار"با همان سواد و همان تبحر كه در متن كار بودند همچنان حضور دارند و اساتيد ديگر مثل دكتر سيم فروش و... .نكته حائز اهميت اين است كه هم ما و هم مسئولين ذيربط دوست داريم آمار مرگ مغزي در كشور ما كاهش پيدا كند.در نتيجه به فكر پيشگيري هم هستيم و تمامي آمار موارد مرگ مغزي براي راهنمايي و رانندگي و وزارت كار و امور اجتماعي ارسال مي شود كه بدانند به چه ميزان آمار تصادفات و حوادث حين كار داريم كه منجر به مرگ مغزي ميشوند.برخي از اين اقدامات و همچنين اقدامات ارگانهاي مسئول باعث شده كه اين آمار به ميزان قابل توجه اي كاهش يابد به نحوي كه مثلا در سال 89 بيش از 20 هزار نفر تلفات جاده اي داشتيم كه الان به عدد 15هزار نفر رسيده است.

آنچه شعار ماست  اين است كه افرادي  كه بر اساس تصادف دچار مرگ مغزي ميشوند ارگانهاي خود را زير خاك نبرند يعني اگر ما مي گوييم ارتقاء آمار منظور اين است كه از امكانات موجود بهترين استفاده شود.در دنيا اولين قدم اين است كه مردم را متوجه كنند كه "مرگ مغزي" همان "مرگ"است چرا كه ما دو نوع مرگ  داريم يكي مرگي كه 93درصد مردم به آن گونه فوت ميكنند يعني توقف كليه علائم حياتي بدن و ديگري كه 7درصد مردم از آن طريق با زندگي وداع مي كنند "مرگ مغزي"است .مرگ مغزي در بيمارستانها صورت مي گيرد نه در خانه ها براي همين مردم با آن روبرو نيستند و نياز به فرهنگ سازي در ميان آنهاست.

مردم ما لازم است به قداست و معنويت اهداي عضو پي ببرند و اين كه  اعضاي بدن هر متوفاي مرگ مغزي مي تواند 8 نفر را از مرگ حتمي نجات دهد و 43 نفر را نيز از معلوليت.در نتيجه شروع به فرهنگ سازي شد و در حال حاضر شاهد هستيم كه با وجود اين كه كادر پزشكي ما همان پزشكان هستند اما آمار اهداء ارتقاء بسيار پيدا كرده است.

كلام آخر

باز هم تاكيد بر فرهنگ سازي اهداي عضو در بين مردم و همچنين تربيت مصاحبه گيراني كه اقدام به رضايت گيري از خانواده هاي متوفا مي كنند (2 اصل اساسي اين است) كه از  اين طريق بتوان از ارگانهاي متوفيان مرگ مغزي براي كمك به بيماران نيازمند استفاده كرد.